دادهاند و علم و فلسفه دنبال آنچه كه پيغمبران گفتهاند رفته است . همين
طوری كه ويليام جيمز در كتاب دين و روان میگويد : " خيلی از مسائل را
علوم و فلسفهها بعد رفتهاند كشف كردهاند ولی نشانیاش را اول اديان
دادهاند " . اديان نشانی دادهاند ، ديگران برای اينكه تحقيق كنند كه آيا
چنين چيزی هست يا نيست دنبالش رفتهاند ، بعد هم از طريق علمی و فلسفی
به آن رسيدهاند ، به طوری كه اگر اين نشانی را نداده بودند هرگز علم و
فلسفه دنبال آن نمیرفت . ما هم اگر گفتيم كه تحقيق در اينجا مطلوب است
مقصودمان اين نيست كه هيچ جنبه تعبدی ندارد ، بلكه مقصود اين است كه
قرآن علاقه نشان میدهد كه افراد در باب معاد تحقيق داشته باشند و لهذا در
باب معاد كلمه ايمان آمده من روی اين جهت گفتم و در غير معاد نيامده
است . در باب ملائكه هم ايمان آمده است . اين علامت آن است كه
خواستهاند كه ما در اينجا تحقيقی داشته باشيم به طوری كه بتوانيم عن
معرفه اعتقاد پيدا كنيم كه يك حقايقی به نام ملائكه وجود دارد . همچنين
قرآن مايل است كه ما به آخرت ايمان داشته باشيم ، يعنی در كنار ايمان
به پيغمبر و ايمان به نبوت میخواهد ما اعتقاد و ايمان [ به آخرت ]
داشته باشيم و الا آن را در اين رديف ذكر نمیكرد . چرا آن را در اين
رديف ذكر كرده ؟ پس طالب تحقيق در اينجاست .
در اينكه مسائل معاد در درجه اول مسائل تعبدی است هيچ بحثی نيست . ما
درباره اين مسائل تعبدی میخواهيم ببينيم چقدر میتوانيم تحقيق كنيم و اين
تحقيق هم مطلوب است . اگر اشخاصی بگويند شما حق تحقيق كردن نداريد ، ما
در مقابل آنها چنين میگوييم . اگر كسی گفت : " در باب قيامت كسی حق
تحقيق كردن ندارد ، قرآن يك چيزی گفته ، ما هم بايد بگوييم آمنا و سلمنا
، هر كس گفت چرا ؟ میگوييم سؤال بدعت است ( همين طوری كه عدهای در
قديم میگفتند " السؤال بدعة " اينجا حق سؤال و جواب نداری " [ ما
میگوييم ] نه ، اين طور نيست ، از ما تحقيق خواستهاند .
در مسأله ايراد شبههها و اشكالها ، ما در حدودی اشكالات را طرح میكنيم
كه طرح شده است ، يعنی اشكالاتی كه در كتابها وجود دارد ، در همين
كتابهای خيلی معمولی هم وجود دارد . من خودم شايد تا حالا بيش از صد بار
و باز همين روزها مكرر از افرادی آنهم مثلا از طبقه دانشجويان شبهه آكل و
مأكول را شنيدهام . اين كه ديگر چيز تازهای نيست كه بگوييم طرح نكنيد .
شبهه آكل و مأكول را خوب بود اول اگر نصيحت شما را میپذيرفتند از هزار
سال پيش طرح نمیكردند ، ولی از هزار
|