دار تكليف و دار جزا
مسأله دوم كه فعلا من آن را از توابع اين حساب میكنم چيزی است كه در جلسه پيش هم عرض كرديم : دنيا دار تكليف است و آخرت دار جزا . حضرت امير فرمود : " « و ان اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل » " ( 2 ) . چرا ؟ اين يك امر گزافی است ؟ خدا همين طور بیجهت ، به اراده گزافی دلش خواسته كه دنيا را دار تكليف قرار بدهد ؟ باب توبه را در دنيا به روی انسان باز گذاشته باشد ، مهلت برای كشت و تكامل پيدا كردن ، اصلاح كردن خود ، ملكات عالی كسب كردن ، اعمال صالح بجای آوردن [ داده باشد ] ، اين دنيا را جای اين كارها قرار بدهد ولی به آخرت كه رفت يكدفعه بگويد دلش خواسته كه باب عمل را ببندد ، باب كسب اخلاق و ملكات خوب يا بد را ببندد ، باب توبه را ببندد ، بگويد هر چه در اين دنيا انجام داده همان است ، اينجا ديگر ما به او اجازه نمیدهيم ، بگوييم ميان اينجا و آنجا فرقی نيست ، فقط عيبش اين است كه [ در آخرت ] خدا دلش نمیخواهد اجازه بدهد ، آيا اين طور است ؟ يا نه ، اصلا امكان ندارد ، اصلا ماهيت اين دنيا ماهيت عمل است و ماهيت آن دنيا ماهيت پاداش است ، امكان اين كه كسی از راه تكليف بتواند در آنجا كاری انجام بدهد وجود ندارد .پاورقی : . 1 زخرف / . 71 . 2 نهج البلاغه ، خطبه . 42